شاید هر کدام از ما در دوران زندگی خود با آدمهای برخورد کنیم که رفتار حالشان با گذشته فرق کرده و به قولی عوض شده باشند ؛ در حالی که کمتر پیش می یاد که آدمی عوض شده باشد ( من هستی در آدمها به طور تقریب ثابت است و آنچه تغییر می کند شرایط آن فرد می باشد ) شرایطی که باعث شده تا اشخاص خود را همانگونه که هستند نشان دهند ( خود واقعی ).
گاه آدمی ( بیشتر اوقات ) تلاش می کند که بهترین باشد ( حتی با داشتن بدترین خصایص ) و عیب ها و نکات منفی خود را بروز نداده و همچون افراد ساده و بی غل و غش قلمداد کند حال آنکه روزگار در حال حرکت و دگرگونیست و زمانی فرا می رسد که آدمی خود را از لابه لای زر ورق خوبی خارج کرده و خود واقعی خود را به نمایش می گذارد و دیگران ؛ آن شخص را دگرگون شده می یابند .
حال آنکه آن شخص بنا بر مصلحت زمانه در قالبی غیر از قالب اصلی خود پنهان شده بود و اینکه با شرایط پیش آمده گوشه ای از خود واقعی خود را نشان می دهد...
آدمهایی که با نقابی از خوبی در برابر دیدگان همگان گام برداشته و تمامی تلاش خود را برای پنهان نگاه داشتن باطن نچندان دوست داشتنی خود بکار می برند و زمانی که نقاب برداشته می شود با حیرتی ناباورانه نگاهها را به دنبال خود روانه می سازنند...
پی نوشت : از همین لحظه برای داشتن باطنی زیبا تلاش کنیم...